ترجمه مقاله

[فعل] بیرون بودن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: بُعد ل] بیرون بودن، خارج بودن، ازدورخارج بودن عارضی بودن قاب کردن، درمیان گرفتن بیرون رفتن، اوت شدن، خارج شدن بیرون آمدن، بیرون زدن، سَر زدن، سَر برآوردن، برآمدن، جوشیدن، سَر رفتن، خارج شدن
ترجمه مقاله